|
چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:, :: 13:18 :: نويسنده : SAEED MORADPOOR
سیاهی دو چشمانت مرا کشت درازی دو زلفانت مرا کشت به قتلم حاجت تیر و کمان نیست خم ابرو و مژگانت مرا کشت عزیزا ما گرفتار دو دردیم یکی بد نقشی و دیگر که فردی نصیب ما نبود که ما تو راببینیم جمالت یک نظر نا دیده مردیم
خوش آن ساعت که یار از در آید شب هجران و روز غم سراید زدل بیرون کنم جان را به صد شوق همین گویم که جایش دلبر آید نظرات شما عزیزان:
|