|
شنبه 26 شهريور 1390برچسب:, :: 13:30 :: نويسنده : SAEED MORADPOOR
خداحافظ برای توچه اسان بود ولی دل من از این واژه لرزان بود خداحافظ برای تو رهایی راشت برای من درد و غم جدایی داشت خداحافظ ای طلوع من غروب من خداحافظ ای همه ی وجود من
شنبه 26 شهريور 1390برچسب:, :: 13:26 :: نويسنده : SAEED MORADPOOR
هرگز ندیدم در کسی لبخند زیبای تورا هرگز نمی گیر کسی در قلب من جای تورا
شنبه 26 شهريور 1390برچسب:, :: 13:21 :: نويسنده : SAEED MORADPOOR
ای کاش می شد اشک را تحدید کرد مدت لبخند را تمدید کرد کاش می شد تا میان لحظه ها لحظه دیدار را نزدیک کرد
چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:, :: 13:30 :: نويسنده : SAEED MORADPOOR
بیشتر جوانان بر خلاف بزرگترها عقیده های متفاوت تری دارند که این مورد باعث افتادن فاصله در میان آنها می شود.آزادی از نظر جوانان عصر امروز یعنی هیچ قانونی وجو نداشته باشد و همه چیز آزاد باشد راحت مشروب بخورند، هیچ دیواری بین دختر و پسر نباشد و بتوانند آزادانه با هم رابطه برقرار کنند و هیچ کس مزاحم آنها نشود.این طرز فکر موجب می شود که خود را در کار های گرفتار کند که بیرون آمدن از آن غیر ممکن است.
بخدا دختر و پسر هایی که فکر می کنید بین شما دیواری کشیده اند تا شما را از یکدیگر دور نگه دارند اشتباه می کنید. پسر های که دوست دختر دارید و دختر هایی که دوست پسر دارید به خدا این رابطه های سرانجام خوشی نداره و آخرش به یه بدبختی بزرگ گرفتارتون می کنه. الان کمی فکر کنید ببینید که چندتا از شما دخترو پسر های که باهم دوست بودید دچار گرفتاری شده اید. گرفتاری هایی از قبیل اعتیاد، دزدی، قتل و ... که رهایی از آنها تقریبا غیر ممکن است. این قرتی بازی های رو ول کنید و بچسبید به کار هایی که بهآن علاقه دارید و درس خودتون بخونید تا آینده خوبی برای خود فراهم کنید. بی خیال آینده نشوید تا در آینده محتاج کسی نباشید.
چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:, :: 13:18 :: نويسنده : SAEED MORADPOOR
در گلستان طبیعت ما گل پژمرده ایم رنگ پیری را ندیده در جوانی مرده ایم باغبان در را باز کن من مردگلچین نیستم خود گلی دارم محتاج گل تو نیستم
چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:, :: 13:18 :: نويسنده : SAEED MORADPOOR
تو یعنی معنی پاک شگفتن تو یعنی خواب دیدن قصه گفتن تو یعنی مهربان تر از ستاره تو یعنی رنگ گل های بهاره تو یعنی یه شقایق خنده بر لب تو یعنی نور در تاریکی شب تو یعنی یک غزل صدها ترانه تو یعنی مهربان تا بیکرانه
چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:, :: 13:18 :: نويسنده : SAEED MORADPOOR
سیاهی دو چشمانت مرا کشت درازی دو زلفانت مرا کشت به قتلم حاجت تیر و کمان نیست خم ابرو و مژگانت مرا کشت عزیزا ما گرفتار دو دردیم یکی بد نقشی و دیگر که فردی نصیب ما نبود که ما تو راببینیم جمالت یک نظر نا دیده مردیم
خوش آن ساعت که یار از در آید شب هجران و روز غم سراید زدل بیرون کنم جان را به صد شوق همین گویم که جایش دلبر آید
|